namehaye23

letters

namehaye23

letters

نگاه...

بعضی وقتا واقعا نگاهشون رو نمی تونم تحمل کنم......مثل اونروز تو فروگاه.وقتی تو صف پیرمردو پیرزنهای آلمانی وایساده بودیم. اون خانوم چاقه که جلوی ما بود .فکر کنم ۵۶-۵۷ رو داشت!!!!با کاپشن صورتی و شلوار یک کم پررنگترو رژ و سایه صورتی.....همچین از پشت عینکش منو نگاه میکرد...فکر کردم ..اینا اگه یه مریخی میدیدن کمتر با تعجب نگاش میکردن!!!!!!!!!!!!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
دانیال چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:25 ب.ظ http://downloading.mihanblog.com

سلام وبلاگ خوبی داری به ما هم سری بزن در وبلاگ ما از آنچه در فکر شماست قرار میگیرد و روزی 5 یا 6 بار آپدیت میشود خوشحال میشم سر بزنید و هر چه مبخواهید درخواست کنید راستی اگر با تبادل لینک یا لوگو موافقی لینک یا لوگوی من را قرار دهید بعد به من خبر دهید تا لینکتون یا لوگوتون رو بذارم

خرس پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:33 ق.ظ

thanx lady, thanx. although i know you are her nasim but i don't care, be what you are or what you want to be,it's ok lady, it's ok. someone sent somethig to me via sms, it's cool,write it down for you and your audiences: t
معلم شمعیست که در تاریکی زمانه ما میسوزد و میسوزد و میسوزد و با سوختن خویش هوا را آلوده میکند. بیاییم دست در دست هم این عزیزان را گاز سوز کنیم و هوایی پاک برای فرزندانمان به ارمغان بیاوریم.(سازمان بهینه سازی مصرف سوخت و کنترل سوختهای فسیلی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد