.... روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم.خرده هوشی. سر سوزن ذوقی.
مادری دارم بهتر از برگ درخت.
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است......
لای این شب بوها. پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب. روی قانون گیاه.
من مسلمانم . قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه. مهرم نور
دشت سجاده من
...در نمازم جریان دارد ماه . جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست....
....کعبه ام مثل نسیم میرود شهر به شهر. می رود باغ به باغ
....هر کجا هستم باشم . آسمان مال من است.
پنجره. فکر. هوا .عشق. زمین مال من است.
چه اهمیت دارند . گاه اگر میرویند قارچهای غربت!!!!!!!!!
و خدایی که در این نز دیکی است...........در این نز دیکی ...در نز دیکی.... خدایی است ..خدایی است که با من است. واکنون مرا متولد کرد. دوستش دارم و میپرستمش.