دیشب خواب دیدم که جواب امتحان رو دادن و من قبول نشدم............از دیروز که افراد مجاز رو اعلام کردن فکر امتحان امسال رو میکنم. به همین علت هم این خواب رو دیدم....باید تلاشم رو بیشتر کنم.به امید خدا قبول میشم.
من نسیمم. اما نه نسیم همراه بارون(قابل توجه) من نسیمی هستم که بوی دریا دارم. از دریایی آرام بلند شده ام. و از کنار همه ادمها با مهربانی عبور میکنم و دستی درون مویشان میبرم.بارون رو دوست دارم چون با دریا ارتباط داره و نرم ولطیف گونه های آنان که خود را در معرضش قرار دادند نوازش میکنه . طبیعت رو ...سبزی ونشاط رو دوست دارم...مهربانی رو...زندگی رو...
اگر خیال تو بذاره! آروم میوزم . چرا میگم خیال؟!
... واین نسیم. بوزیم و جاودان بوزیم....
گدایی! رو میشناسم... چندین سال است که در گوشه ای از خیابان مینشیند تا رهگذری از مقابلش رد شود و چیزی کف دستش بگذارد.اما او دستش را فقط مقابل یک رهگذر دراز میکرد.فقط نیازش را به او نشان میداد.رهگذر هر بار که به دستش مینگریست لبخندی میزد و پولی در آن میگذاشت.....
چند وقت پیش دیدم که دیگر رهگذر لبخند نمی زند وپول میدهد........حالا گدا دیگر دستش را پیش او هم دراز نمیکند.....و رهگذر گاهی یادش میرود به او پول هم !بدهد.فقط اوقاتی که انگار خواب بد دیده برای صدقه سکه ای جلوی او می اندازد و به راهش ادامه میدهد .......گدا به این فکر میکند که از سر راه رهگذر بلند شود......اما........
شاید گدا لبخند گدایی میکرده!!!!!!
بعضی وقتا واقعا نگاهشون رو نمی تونم تحمل کنم......مثل اونروز تو فروگاه.وقتی تو صف پیرمردو پیرزنهای آلمانی وایساده بودیم. اون خانوم چاقه که جلوی ما بود .فکر کنم ۵۶-۵۷ رو داشت!!!!با کاپشن صورتی و شلوار یک کم پررنگترو رژ و سایه صورتی.....همچین از پشت عینکش منو نگاه میکرد...فکر کردم ..اینا اگه یه مریخی میدیدن کمتر با تعجب نگاش میکردن!!!!!!!!!!!!!