namehaye23

letters

namehaye23

letters

انتظار!

-حالا خوبه بهش گفتم منو منتظر نذاری.... گفت نه زود میفرستم.نرگس گفت که یه عکس از ش گرفتم برات میفرستم. الان ۳ روزه از صبح تا شب انلاین میشینم ولی فکر کنم نرگس رو آب برده!! شایدم خواب... -اون رفیق قدیمی هم که از عید نوروز قرار چند تا فایل برام بفرسته....هفته پیش بهش زنگ زدم ...گفت سرماخورده بودم( یعنی بیشتر از یک ماه؟؟). بعدش هم اون وسط وسطا میگه ببین نسیم! رفتم دکتر بهم قرص فلان و... داده. برای چیه؟... آخه تو دکتر خصوصیه منی!!( شدم اونی که منظورت بود!)

- زنگ زدم مامانم... گفت .زهره زنگ زده شمارت رو گرفته.بهت زنگ زد؟...نه. بعد از چند وقت بهش زنگ زدم... کلی ابراز خوشحالی و دلتنگی و... گفتم زحمت تلفن زیاده. بهم ای میل بزن... گفت ... حتما ....عکسهایی رو که باهم گرفتیم رو برات میفرستم...الان نزدیک دو ماهه.

-تو هم که تو این شرایط از من هز ار سال وقت میخوای.!! من که آخرش نفهمیدم برای چی؟!!یعنی اینقدر سخته... یهو بگو نمی تونم. من تکلیف این دلم رو معلوم کنم...

من اصلا آدم پر توقعی نیستم...و دوست ندارم کسی به خاطر من تو زحمت بیافته.حتی تو...اما آدم کاری رو که نمی تونه انجام بده.چرا الکی قول بده؟ حالا من هی بشینم فکر کنم  پس چی شد؟

کاشکی من  کسی رو سر کار نگذاشته باشم....

نظرات 8 + ارسال نظر
دانیال دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:00 ب.ظ http://downloading.mihanblog.com

سلام وباگ خوبی دارید به وبلاگ من هم سر بزنید این وبلاگ روزی 5 یا 6 بار به روز میشود و هر چه شما بخواهید در آن قرار میگیرد خوشحال میشم سر بزنید و هر چه را میخواهید درخواست کنی راستی اگر با تبادل لینک موافقید لینک من را قرار بدین بعد به من خبر بدین تا لینکتون رو بذارم موفق باشید بای

تنگی آئورت دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:04 ب.ظ

منم یه دوستایی داشتم که رشته دوستیمونو فقط خودم حفظ می کردم ..الان بی خیالشون شدم...چون احساس می کردم این فقط منم که دارم برای این رابطه از همه چیم خرج می کنم...در مورد اون رابطه مخصوصت هم هیچ نظری ندارم بدم چون چیزی نمی دونم فقط می دونم که تکلیف همه چی باید سریع روشن بشه ...نشد خودت روشنش کن.. به همین کوبندگی!

اینا همشون از اون ماشین حسابیان .... موافقم. تصمیم دارم حساب و کتاب کنم.
ممنون.

خرس جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.mehrabun.blogfa.com

hi dear kind lady, as you may know i just like you , am a student but in iran. i had some exam and i should go to my unversiyty. i had not the honor to write n your weblog but now THE SAD BEAR RETURNES. thanks for your kindness.
about انتظار i can say only that you may do as تنگی آیورتsays, some people change themselves into unfriends. oldies said: از دل برود هرآنکه از دیده برفت.
but don't be sad, you are in a new world. both real and virtual. in each of which you will find new and more reliable friends.
i wish you find friends who regardless of distance can be your friends. t

ممنون.

خرس یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:59 ب.ظ

Lie-Clock
A man died and went to heaven. As he stood in front of the Pearly Gates, he saw a huge all of clocks behind him. He asked, "What are all those clocks?"
St. Peter answered, "Those are Lie-Clocks. Everyone on earth has a Lie-Clock. Every time you lie, the hands on your clock move."
"Oh!", said the man. "Whose clock is that?"
“That's Mother Teresa's", replied St. Peter. "The hands have never moved, indicating that she never told a lie."
"Incredible", said the man. "And whose clock is that one?"
St. Peter responded, "That's Tony Blair's clock. The hands have moved twice, telling us that Tony told only two lies in his entire life."
"Where's Bush's clock?" asked the man.
"Bush's clock is in God's office. He's using it as a ceiling fan."

خرس سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:13 ب.ظ

i think now it's my turn to worry about you dear lady

خرس چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:04 ب.ظ

wow ! my new counter says i have some hits from Germany, wooooooow

خرس پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:43 ب.ظ http://www.mehrabun.blogfa.com

hi dear lady, my weblog is updated. i'll be so glad to see you up there. t

تنگی آئورت پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:24 ب.ظ

نسیم خانوم چرا آپ نمی کنی؟
خبری ازت نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد