از من چه می خواهید؟ دست از سرم بردارید.بگذارید نفس بکشم!
آهای رویاها ! که هر شب و روز وجودم را پر میکنید.ای خاطرات خاک گرفته! بگذارید من در اکنونم نفس بکشم.زندگی. نفس...
میدانم که باید باشید تا رو به جلو قدم بردارم .با شما هستم ای خیالات زیبا!
میدانم باید باشید تا یادم نرود چگونه راهم را روشن کنم.ای تاریخ کوتاه من!
اما من در اکنون زندگی میکنم...حالی که ممکنست هیجان انگیزتر از دیروز باشد و زیباتر از تمام فرداها!
our memories make a coplex matrix and we find ourselves in it. we are nothing out of such matrix, really nothing..... . t