namehaye23

letters

namehaye23

letters

یه چند سالی میشه که درست حسابی کتاب درسی نخوندم(ساده اش میشه درس نخوندم).یعنی تقریبا از انترنی به بعد.انترنی با اون کشیکها و خستگی  فرصت کم بود... بعد هم که پروانه ای شدم...و حواسم پرت شد... بعد هم اینجا و بعد طرح و حالا دوباره اینجا و....خلاصه دیگه...تنبلی و...

تو رو که میبینم خجالت میکشم.چند بار به من گفتی حواسم باشه ولی یه گوش در و اون یکی دروازه!

ولی دیگه تا اسفند وقت کمه. باید این کتابهایی رو که آوردم بخونم ..تا وقتی برگردیم...کار اصلی اونجاست.یعنی کتابهای اصلی تر رو نیاوردم.(مسخره اس اصلی وفرعی)

اولش سخته ولی زود عادی میشه واز درس خوندن لذت میبرم. میدونم...

نظرات 4 + ارسال نظر
خرس جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 06:07 ب.ظ

oh my goodness! the study affair! what a boarin thing it is. i underestand lady. my main exam is comming fast and laziness is my companion. EMTEHAANE JAAME is the worst thing that i can hear. oh my God, oh my God, i'm at the end of my education and i am not used to it yet. give me some advice lady. i know 2 languages: 1-English, & 2-bad English. if you were not a lady, i could express myself better. i could say i just f...up. but you'r a respectable Lady and i can't express myself this way. t

یه ضرب المثل هست راجع به کچل (کل)و طبیب و ...

تنگی آئورت جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:45 ب.ظ http://tabib111.blogfa.com

نسیم جان اگه اونجا جا افتادی و اوضاع رو به راهه واسه چی می خوای بیای و خودتو درگیر سیستم مزخرف پزشکی ایران بکنی؟؟

مشکل اصلی اینه که من صد سال دیگه هم اینجا جا نمی افتم...

خرس یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:05 ب.ظ

good for you lady, i'm so... . t

خرس سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ب.ظ

you know, my home town is Tehran but i'm so far from there. i can understand lady, being far from mother is hard, but for you who are abroad, it is so harder. sorry, accept my appology, i'm really sorry for bringing something hard to tolerate to your mind.
....
and i agree with you, growing up is a long, boaring and gradual task. but being far from family makes you pass this prossess quicker than some one else just nex to her family. she would never understand the importance of such a thing that you wonder about. the worst part i believe, is making decisions and selecting. the worst moments in our whole life is such moments. being alone is bad lady, very bad, and i am such a guy. so i understand.
یادم باشد زنده ام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد