namehaye23

letters

namehaye23

letters

بزرگ

بزرگ شدن و تربیت کردن کار سختیه. بعضی وقتا هم درد داره.یه موقعی بابا و مامانم بزرگم کردن و راه وچاه رو یادم دادن.اما با تغییر شرایط آدم باید خودش رو تربیت کنه.بزرگ کنه!کار سختیه !

بعضی وقتا یه گوشمالی و تنبیه هم نیازه. آی درد داره... ولی فکر کنم نتیجه اش خوب باشه.

چقدر آدم موجود جالب و پیچیده ایه!  

یه چند سالی میشه که درست حسابی کتاب درسی نخوندم(ساده اش میشه درس نخوندم).یعنی تقریبا از انترنی به بعد.انترنی با اون کشیکها و خستگی  فرصت کم بود... بعد هم که پروانه ای شدم...و حواسم پرت شد... بعد هم اینجا و بعد طرح و حالا دوباره اینجا و....خلاصه دیگه...تنبلی و...

تو رو که میبینم خجالت میکشم.چند بار به من گفتی حواسم باشه ولی یه گوش در و اون یکی دروازه!

ولی دیگه تا اسفند وقت کمه. باید این کتابهایی رو که آوردم بخونم ..تا وقتی برگردیم...کار اصلی اونجاست.یعنی کتابهای اصلی تر رو نیاوردم.(مسخره اس اصلی وفرعی)

اولش سخته ولی زود عادی میشه واز درس خوندن لذت میبرم. میدونم...

حفره

هر روز دارم یه حفره جدید پیدا میکنم. بعضی هاشون هم که عمق  نزدیک به سی سال دارن!

دیشب که باز این آخریه دود کرد یاد مسافر کوچولو افتادم . که توی سیاره اش ۴ تا آتشفشان داشت.که باید هر روز دهانه آتشفشاناشو تمیز می کرد که یه هو دود نکنن.!

حالا من با این همه اکتشافات پی در پی که باید همشون رو هم پر کنم و مواظب دود و آلودگی و... باشم . چکار کنم؟ دیر بجنبم خفه میشم.

باید کم کم و همه رو با هم پر کنم یا یکی یکی؟ تازه معلوم نیست پر کردن یکیش چقدر طول بکشه و ... به هر حال تا فوران نکردن باید یه کاری کرد.